تربیت عبارت است از شکوفا سازى استعدادها و جهت دهى آن به سوى کمال مطلوب.
تربیت ضرورىترین نیاز انسان در زندگى است. انسان بدون تربیت صحیح ره به جایى نمىبرد، نه از باغ زندگى خویش میوه شیرینمىچیند و نه کام انسانهاى دیگر را از ثمرات درخت وجود خود شیرین مىکند؛و بالاتر آنکه نه به درک معناى انسانیت نایل مىآید و نه به فتح قلههاىرفیع انسانیت دست مىیازد. بدین جهت تربیت عالیترین هدف پیامبران و اساسىترینپیام کتب و اولین و ضرورىترین وظیفه والدین است.
ضرورت و اهمیت تربیت،والدین را بر آن مىدارد که به این مسوولیتبزرگ ارجى دو چندان نهند؛ براىایفاى درست آن خود را به صلاح و آگاهى از روش و فنون تربیت مجهز بسازند و باالگو گرفتن از مربیان موفق در انجام دادن این وظیفه مهم بکوشند. بىشک معصومان علیهم السلام موفقترین مربیان و سیره قولى و عملى آنهامطمئنترین الگو براى والدین در امر ظریف و پرپیچ و خم تربیت است.
این مقاله بر آن است تا نکاتى از سیره تربیتى امام رضا(ع) در تربیت فرزند رایادآورى کند و گامى، هر چند ناچیز، در ترویج معارف اهلبیتبردارد.
سیره تربیتى امام رضا(ع)، با توجه به سفر آن حضرت به خراسان و دورى از کانونخانواده و نیز تک فرزندى چنانکه برخى از بزرگان قایلند بسیار قابلتوجه است؛ چرا که تربیت فرزند یگانه آن هم از راه دور شیوهاى خاص مىطلبد.
تربیت جریانى مستمر و فعالیتى تدریجى است که نه مرزمىشناسد و نه زمان و مکان؛ بلکه به درازاى عمر است و به پهناى ابعادوجودى عالم اکبر، یعنى انسان. درخت تربیت زود ثمر نمىدهد و نباید انتظارداشتیک شبه یا چند ماهه در امر ظریف و پیچیده تربیت معجزه انجام گیرد؛ بلکهباید از سالها قبل از تولد زمینه تربیت صحیح را فراهم کرد و بعد از تولد،بتدریجبا صبر و حوصله، به انجام آن پرداخت. در سیره ائمه اطهار علیهم السلامو دیدگاههاى آنان مسایلى چون انتخاب همسر شایسته، لزوم رعایت آداب ازدواج،توجه به مواقع و شرایط انعقاد نطفه، مراقبتهاى ایام باردارى و ... حکایت ازاین نکته مهم دارد.
الف) انتخاب همسر صالح و شایسته
صفوان بنیحیى از امامرضا(ع) نقل کرده است که فرمود: هیچ سودى براى مرد بهتر از همسر صالح، کههنگام دیدن وى شوهر خوشحال شود و در غیاب شوهر نگهدار خود و اموالش باشد،نیست.
همچنانکه زن باید صالح و شایسته باشد، مرد نیز باید شایسته باشد. بروالدین است که به کمک دخترانشان، شوهران شایسته و صالحى براى آنانانتخاب کنند. حسین بنبشار واسطى مىگوید: خدمت امام رضا(ع) نامه نوشتم که یکىاز بستگانم از دخترم خواستگارى کرده است، ولى مرد بد اخلاقى است. [آیا صلاحهست که دخترم را به ازدواج او در آورم؟] حضرت فرمود: اگر بداخلاق است، دخترترا به ازدواج او در نیاور.
ب) رعایت آداب ازدواج
بعد از انتخاب همسر شایسته، در طلیعه ازدواج بایدمهمترین هدف ازدواج، که همان تربیت فرزندان صالح است، مورد توجه باشد ویاد خداوند متعال میهمان قلبهاى پاک زن و مرد بوده و آنها باید، ضمن رعایتسایر آداب نکاح، از خداوند فرزند سالم و صالح طلب کنند. در کتاب شریف فقهالرضا، که به حضرت رضا(ع) منسوب است، در مورد اولین برخورد زن و مرد، خطاببه شوهر، چنین آمده است: هنگامى که زن به خانه تو وارد شد، پیشانىاش را بگیر؛ او را به طرف قبلهبنشان و بگو: «خداوندا، او را به امانت گرفتهام و با میثاق تو بر خود حلالکردهام؛ پروردگارا، از او فرزند با برکت و سالم روزىام کن و شیطان را درنطفهام شریک مساز و سهمى براى او قرار مده.»
ج) مراقبتهاى ایام باردارى
بعد از انعقاد نطفه، مراقبتهاى ایام باردارى بسیار مهم و ضرورى است. توجه بهوضعیت روانى همسر، گستراندن بستر آرامش در منزل و خارج آن و نیز تغذیه مناسبو سالم از ضرورتهاى این دوره است. علاوه بر غذاى سالم و مقوى، استفاده ازبرخى میوهها و خوراکیها مىتواند در آینده کودک و شخصیت و صفاتش مؤثر باشد،بدین جهت، معصومان علیهم السلام بهرهگیرى از برخى خوردنیها در ایام باردارىتوصیه کردهاند. محمد بن سنان از امام رضا(ع) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «همسران باردارتان را کندر دهید؛ اگر حمل آنها پسر باشد، پاکیزه قلب ودانشمند و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد، خوش اخلاق و زیبا مىشود و نزدشوهرش منزلت مىیابد.»
ناگفته پیداست که این نوع خوراکیها علت تامه پدیدآمدن این صفات نیست و عوامل دیگر هم مؤثر است.
بعد از تولد، کودک قدم به جهانى نو مىگذارد. در اولین گامباید آواى توحید را در گوش نوزاد زمزمه کرد، فضاى هستىاش را از نسیم خوشتوحید و بندگى عطرآگین ساخت و با افشاندن بذر توحید سرزمین وجودش را ازلالههاى زیباى ذکر الهى سرشار کرد. امام رضا(ع) فرمود هنگام تولد فرزند درگوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویید.
هر واژهاى حکایت از معنایى مىکند. زیبایى و رکیک بودن واژهها بستگى مستقیم به معناى آنها دارد. گرچه معناامرى اعتبارى است و در نامگذارى چندان مورد توجه نیست؛ ولى هنگام به کاربردن آنها معانى ناخودآگاه تداعى مىشود. نام نیکو مایه سربلندى و افتخار ونام زشتباعثسرشکستگى و احیانا احساس حقارت است. زیرا نام تا پایان عمر باانسان همراه است و فرد همواره با آثار خوب و بدش مواجه است. ائمه طاهرینعلیهم السلام هم خود نامهاى نیکو براى فرزندانشان بر مىگزیدند و هم دیگران رابدین امر سفارش مىکردند. امام هشتم شیعیان نام نیکوى محمد را بر فرزنددلبندش نهاد و از تاثیر این نام نیکو چنین پرده برداشت: «خانهاى که در آننام محمد باشد، روز و شبشان را با خیر و نیکى به پایان مىرسانند.»
نوزاد انسان گلى نو رسیده است که بتدریجبه رشد و شکوفایىمىرسد. به ثمر نشستن گل به مراقبت دائمى باغبان نیاز دارد. والدین، بویژهمادر، باغبانان دلسوز زندگىاند و گلهاى معطر زندگیشان به مراقبت همه جانبهآنان نیاز دارد. مراقبت از سلامت جسمانى، تغذیه مناسب، تامین آرامش و سلامتروانى و تامین نیازهاى عاطفى نوزاد در رشد جسمانى، عاطفى و تکامل معنوىاشتاثیر بسزا دارد. به ویژه در نخستین روزهاى زندگى که نوزاد، به خاطربیگانگى با محیط جدید و ضعف و ناتوانى، به مراقبت و توجه افزونتر نیازمنداست.
حکیمه خواهر امام رضا(ع) گفته است: وقتى زمان وضع حمل خیزران، مادر حضرت جواد(ع)، رسید، حضرت رضا(ع) مرا صدا زد و فرمود: هنگام وضع حمل، پیش او حاضر باش و همراه او و قابلهدرون اتاق برو. آنگاه حضرت چراغى در اتاق گذاشت و در آن را بست. هنگام وضعحمل خیزران چراغ خاموش شد و او ناراحت گردید. در این وضیعتبودیم که حضرتجواد(ع) به دنیا آمد در حالى که بر روى او چیز نازکى مانند پارچه بود، نورشتمام اتاق را روشن کرد و ما به آن نگاه مىکردیم. آنگاه او را در آغوش گرفتم و آن پرده را از او جدا کردم. در این هنگام امامرضا(ع) آمد، در اتاق را باز کرد، جواد(ع) را گرفت، در گهواره گذاشت و بهمن فرمود: «یا حکیمه الزمى مهده»؛ حکیمه مراقب گهوارهاش باش ...
از ویژگیهاى دین اسلام تاکید بر پرورش همه ابعاد زندگىانسان است. هر چند در تربیت اسلامى پرورش ابعاد معنوى هدف اصلى و نهایىاست؛ اما دستیابى به آن هدف بزرگ در پرتو داشتن جسمى سالم و روانى با نشاطامکانپذیر است. در سیره تربیتى امام رضا(ع)، علاوه بر تاکید بر سایر ابعاد،به رعایتبهداشت، تغذیه سالم و نیز عوامل غیر مادى مؤثر در سلامتى مانند صدقهو عقیقه توجه خاص شده است. آن حضرت، در بخشى از مطالبى که براى مامون نوشت،چنین نگاشت: عقیقه کردن براى پسر و دختر، نامگذارى، تراشیدن موهاى سر نوزاددر روز هفتم و معادل وزن موها طلا یا نقره صدقه دادن لازم است.
در سخن دیگرى به نقل از پیامبر اکرم(ص) فرمود: فرزندانتان را در روز هفتمختنه کنید؛ زیرا ختنه باعث پاکى بیشتر و رشد سریعتر آنان مىشود.
علاوه بر اینها، تغذیه سالم و مقوى فرزند مورد توجه حضرت بود. یحیى صنعانىمىگوید: در منى بر حضرت رضا(ع) وارد شدم، در حالى که جواد(ع) در دامانحضرت نشسته بود و حضرت به او موز مىداد.
قدرت درک کودک اندک است و توان فهم معانى کلمات را ندارد. در عین حال سخن گفتن با او نشانه توجه والدین به اوست. کودک این توجه رانوعى اظهار محبت و ابراز عاطفه مىداند و با تمام ضعف و نقصان، گاه با لبخندو زمانى با حرکات دست و پا به آن پاسخ مىدهد. علاوه بر این، مشاهده چگونه سخنگفتن والدین، به ویژه حرکات لب، زمینه مساعدى براى آموزش سخن گفتن کودک پدیدمىآورد.
کلیم بن عمران مىگوید: به امام رضا(ع) گفتم: از خدا بخواه به توفرزندى دهد. حضرت فرمود: من صاحب یک فرزند مىشوم و او وارثم خواهد شد.
هنگامى که امام جواد(ع) به دنیا آمد، حضرت رضا(ع) به اصحابش فرمود: فرزندى به دنیا آمد که شبیه موسى بن عمران شکافنده دریاست و مانند عیسىبن مریم مادرش پاک و مطهر است. راوى در ادامه مىگوید: و کان طول لیلتهیناغیه فى مهده؛ حضرت در تمام طول شب با او صحبت مىکرد.
محبت داروى شفابخش دردها، تسکین دهنده قلبهاست و بهترین راه حلمشکلات و ناسازگاریهاى تربیتى است. حبتبجا، در هر مکان و زمان و در هر مقطع و سن، وسیلهاى کارآمد و مؤثر است. همگان، در هر سن و موقعیت، به عاطفه و محبت نیازمندند؛ اما کودکان،نوجوانان و جوانان بیش از دیگران تشنه جام زلال محبتند.
رفتار نابجا وناقصشان را محبت اصلاح مىکند و ناسازگارى و پرخاشگرى نابجایشان را داروى محبتاز میان مىبرد. آرى، با محبت مىتوان بسیارى از گرهها را گشود و راههاىناهموار را هموار کرد. امام رضا(ع) از این شیوه مؤثر تربیتى به شکلهاىگوناگون بهره مىگرفت. گاهى اوج محبتخود را در قالب جمله زیباى «بابىانت و امى» (پدر و مادرم به فدایت) نشان مىداد و زمانى او را در آغوشمىگرفت، به سینه خود مىفشرد و مىبوسید.
اباصلت مىگوید: هنگامى که جواد(ع) بربستر شهادت پدر وارد شد، حضرت رضا(ع) از بستر برخاست، به سوى او رفت، دستبرگردنش انداخت، او را به سینه فشرد، میان دو چشمش را بوسید و با او سخن گفت... محبت کلید حل بسیارى از مشکلات تربیتى است. گاهى والدین در مقابل اصرارزیاد کودکان بر خواستهاى غیر معقول یا غیر ممکن، رفتارى تند و نامناسبابراز مىکنند؛ ولى حتى در چنین موقعیتى رفتار محبت آمیز مناسبتر و مؤثرتراست.
امیه بن على نقل مىکند: در سالى که امام رضا(ع) حجبه جاى آورد و سپسبه خراسان رفت، من در مکه همراه امام(ع) بودم و امام جواد(ع) نیز همراهشبود. امام(ع) با خانه کعبه وداع کرد. وقتى طوافش تمام شد، به طرف مقام[ابراهیم] رفت و در آنجا نماز گزارد. جواد(ع) که خردسال بود، بر دوش موفق(غلام حضرت) طواف داده مىشد.
جواد(ع) به طرف حجر [اسماعیل] رفت، در آنجا نشستو این امر مدتى طول کشید. موفق به او گفت: جانم به فدایتباد، برخیز. او فرمود: برنمىخیزم تا وقتى که خدابخواهد و در چهرهاش غم نمایان شد. موفق خدمت امام رضا(ع) آمد و گفت: جانم به فدایتباد، جواد(ع) در حجر نشسته، برنمىخیزد. امام رضا(ع) به طرفجواد(ع) آمد و فرمود: برخیز، اى حبیب من. جواد(ع) فرمود: چگونه برخیزم، درحالى که شما با کعبه چنان وداع مىکنید که گویا هرگز به سویش بازنمىگردید! [براى بار سوم] امام رضا(ع) فرمود: برخیز، اى حبیب من. جواد(ع)برخاست.
از این حدیث شریف در مىیابیم که امام رضا(ع) در مقابل اصرار جواد (ع) هرگز به او تندى نکرد؛ بلکه با جملات محبت آمیزى چون «قم یا حبیبى» و صبرو حوصله فرزند خردسالش را قانع کرد.
بىشک هر انسانى در هر مقطع سنى، با توجه به برداشتى که از ارزش ومنزلتخویش دارد، براى خود احترام و شخصیت قایل است. هر انسانى خود رادوست دارد و دوست دارد که مورد احترام دیگران واقع شود. کودک و نوجوان نیزهر چند به رشد اجتماعى و عقلانى کافى نرسیده است؛ اما براى خود احترام قایلاست.
بدین جهت رفتار احترامآمیز والدین و مربیان نقش مؤثرى در تربیت و رشداو دارد. امام رضا(ع) براى جواد(ع) احترام بسیار قایل بودند و از این شیوهمؤثر در تربیت فرزند بسیار بهره مىبرد.
محمد بن ابىعباد، که به تصویب فضل بنسهل امور نگارش حضرت رضا(ع) را به عهده گرفته بود، مىگوید: حضرت رضا(ع)همواره از فرزند بزرگوارش محمد با کنیه [که نزد عرب علامتبزرگداشت و احتراماست] نام مىبرد و مىفرمود: ابوجعفر به من چنین نوشت و من به ابوجعفر چنیننوشتم. با آنکه امام جواد(ع) در مدینه به سر مىبرد و کودکى بیش نبود، حضرترضا(ع) وى را بسیار احترام مىکرد و نامههایى که از حضرت جواد به وى مىرسید،با کمال بلاغت و نیکویى پاسخ مىداد ...
تشویق در تربیت کودک و نوجوان بسیار مؤثر است. تشویق بجا و مناسبدر فرزندان ایجاد انگیزه و شوق مىکند و آنان را براى انجام کارهاى بزرگترآماده مىسازد.
در واقع تشویق نردبان پیشرفت و موفقیت آنهاست. بدین جهت اینشیوه نیز مورد توجه حضرت رضا(ع) بود. زکریا بن آدم مىگوید: خدمت امام رضا(ع)بودم که حضرت جواد(ع) را نزد ما آوردند. او، که حدود چهار ساله بود، دستهارا بر زمین نهاد و سرش را به طرف آسمان بلند کرد و به فکر فرو رفت. امامرضا(ع) به او فرمود: جانم به فدایت باد، در چه موضوعى چنین اندیشه مىکنى؟ فرمود: در آنچه نسبتبهمادرم فاطمه(س) انجام دادهاند. به خدا قسم، آنها را از قبر بیرون مىآورم،مىسوزانم و خاکسترشان را به دریا مىریزم.
امام رضا(ع) [در مقابل کار نیکویش]او را به خود نزدیک ساخت، بین دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم بهفدایتباد، تو براى مامتشایستگى دارى.»
زندگى صحنه درسو تجربه است. آنانکه بیشتر عمر خود در کسب تجارب صرف کردهاند، در رویارویى با دشواریها ازتوان فزونتر برخوردارند. کودکان و نوجوانان بهره کمترى از تجربه دارند وبدین سبب به نظارت و کمک والدین نیازمندترند. نظارت مستمر و حساب شده بروضعیت اخلاقى، تحصیلى و رفتارى فرزند یک ضرورت انکارناپذیر در امر تربیت است؛
البته این نظارت باید منطقى و حتىالامکان غیر مستقیم و بجا باشد. نکته مهماین است که نظارت به مواقع حضور والدین، به ویژه پدر، در کانون خانوادهاختصاص ندارد؛ بلکه حتى وقتى پدر براى مدتى از کانون خانواده فاصله مىگیرد وحضور فیزیکى ندارد، باید همچنان از وضعیت فرزندانش آگاه باشد و بر کار آنهانظارت کند.
سفارشهاى پیش از مسافرت و مکاتبه با فرزند در طول سفر، امرىضرورى و کارساز است. حضرت رضا(ع) که به سبب ستم فرمانروایان ناگزیر مدتى دوراز وطن و خاواده به سر برد، به شکلهاى گوناگون همچون نامه و پیامهاىشفاهى از دور بر وضعیت فرزندش جواد(ع) نظارت مىکرد و راهنماییهاى لازم را بهوى ارائه مىدادند.
چنانکه پیش از رفتن به خراسان درباره فرزندانش آنچهشایسته مىنمود، سفارش کرد. اشاره به دو نمونه از رفتار آن حضرت در این زمینه بسیار سودمند مىنماید:
الف) قبل از سفر
ابى محمد وشاء از امام رضا(ع)نقل کرد که حضرت فرمود: هنگامى که خواستم از مدینه به سوى خراسان حرکت کنم، اهل و عیال خود را جمع کردم و از آنها خواستم که با صداى بلند بر منبگریند.
سپس دوازده هزار دینار بین آنها تقسیم کردم و گفتم: من هرگز به سوىشما بر نمىگردم. سپس دست جواد(ع) را گرفتم، وارد مسجد پیامبر(ص) شدم، دست اورا بر قبر گذاشتم و از رسول خدا(ص) نگهدارىاش را طلب کردم.
جواد(ع) [راز کارم را] دریافت و گفت: پدر و مادرم به فدایت، به سوى دشمن مىروى؟ حضرت همهوکلاء و خدام خود را سفارشکرد که به سخنان جواد(ع) گوش فرادهند، از اواطاعتکنند، با او مخالفت نورزند و بعد از وفات من به وى بگروند. و آنها راآگاه کردم که او امام بعد از من و جانشین من است ...
ب) بعد از سفر
ابن ابىنصر مىگوید امام رضا(ع) در نامهاى به حضرت جواد(ع)چنین نوشته بود: اى اباجعفر، به من اطلاع دادند که خدام، هنگام خروج شما ازخانه، شما را از در کوچک بیرون مىبرند و این به خاطر بخل آنهاست تا از شمابه کسى خیرى نرسد؛ [فرزندم] به حقى که بر گردن تو دارم، از تو مىخواهم کهورود و خروجت فقط از در بزرگ باشد. هنگامى که خواستى از خانه خارج شوى،همراه خود طلا و نقره داشته باش و هر که از تو چیزى خواسته، عطا کن. اگرعموهایت از تو طلب کمک کردند، کمتر از پنجاه دینار عطا نکن و بیشتر از آن بهاختیار توست. اگر از عمههایت کسى از تو کمک خواست، کمتر از بیست و پنج دینارمده و بیشتر از آن به اختیار توست. [فرزندم،] این سفارش من به خاطر رشد ورفعت مقام توست، پس به دیگران انفاق کن و از خداى صاحب عرش، ترس فقر وتنگدستى نداشته باش.
توجه به استقلال و خوداتکایى از نکاتمهم تربیتى است. همگام با رشد جسمانى و افزایش سن، توقعات و انتظاراتمردم از کودک افزایش مىیابد و او باید خود را براى ایفاى نقش در جامعه آمادهسازد.
از طرفى وابستگى فرزند به والدین، به ویژه پدر، نه مطلوب است و نههمواره ممکن. زیرا امکان پیش آمدن موقعیت ویژه و محروم شدن فرزند از کمکوالدین انکارناپذیر است. بنابراین، والدین باید ضمن نظارت صحیح و حساب شدهبه تدریج زمینه استقلال و خوداتکایى را در فرزندانشان به وجود آورند و باواگذارى مسوولیتبدانان قدرت اداره زندگى را در آنها تقویت کنند. از نکاتبسیار زیباى سیره تربیتى امام رضا(ع) توجه به این امر مهم است.
آن حضرت بهخوبى براى فرزندش جواد(ع) آیندهنگرى فرمود و چون مىدانست فرزندش در نوجوانىمسوولیتبزرگ رهبرى جامعه اسلامى را به عهده مىگیرد با واگذاردن مسوولیتها بهوى قدرت مدیریت و رهبرى را در او تقویت کرد. امام هشتم(ع)، هنگامى که درمدینه بود، اداره امور خویش را عملا به فرزندش وا نهاد و حضرت جواد(ع)، بااینکه کودک و نوجوان بود، به خوبى از عهده این امر برآمد. حنان بن سدیرمىگوید: ... پیوسته حضرت جواد(ع) با اینکه کودک و نوجوان بود، اداره امورحضرت رضا(ع) را در مدینه به عهده داشت و به خادمان حضرت امر و نهى مىکرد وهیچ یک از خدمتگزاران با وى مخالفت نمىکرد.
این سخن بدان معناست که حضرتجواد(ع) به خوبى مدیریت مىکرد و آنها با او مخالفت نمىکردند.
تربیتباید همه جانبه باشد. پرورش بعد عقلانى و شکوفاساختن استعداد منطق و استدلال در فرزند یکى از مهمترین ابعاد تربیت است.
منطقى بار آوردن فرزند سبب مىشود درستبیندیشد، منطقى تصمیم بگیرد، منطقىرفتار کند و در صورت لزوم، بىهیچ هراسى از دیدگاهها و رفتارهاى خود دفاعکند. سیره تربیتى حضرت رضا(ع) از این منظر نیز الگویى کامل براى همه رهروانآن حضرت است. بنان بن نافع نقل مىکند که روزى مامون از جایى که حضرتجواد(ع) با کودکان بازى مىکرد، مىگذشت.
کودکان از ترس میدان بازى را ترککردند و تنها جواد(ع) آنجا ایستاد. مامون از او پرسید: چرا همراه بچههافرار نکردى؟ فرمود: گناهى مرتکب نشدم تا از ترس بگریزم و جاده هم تنگ نیستتا آن را برایتباز کنم، از هر جا مىخواهى عبور کن.
مامون [از این پاسخ تعجب کرد و] پرسید: تو کیستى؟ حضرت در جواب فرمود: من محمد بن على بن موسىبن جعفر بنمحمد بنعلى بنالحسین بنعلى بنابىطالب علیهم السلام هستم ...
ماهنامه کوثر شماره 17-بناری